متاسفانه برخی از مسئولین و به ویژه جمعی از اصحاب رسانه اصرار دارند که بمبگذاری در کانون رهپویان وصال شیراز را حادثهای کاملا طبیعی جلوه دهند، در حالی که با توجه به برخی از قرائن و شواهد موجود، حقیقت چیز دیگری است.
نشانه و علائم یک بمب گذاری چیست؟! آیا وقتی قفسهی 600 کیلویی به سقف حسینیه بخورد و سقف را سوراخ کند، بمب نیست؟!
آیا وقتی طرف با کیف سامسونت وارد شده و یکی از بچههای کانون او را دیده که این فرد مشکوک به نظر میرسیده و اکنون حاضر به چهرهنگاری فرد مظنون است، آیا شکی برای عمدی بودن حادثه و تروریستی بودن حادثه باقی میماند؟!
آیا وقتی هیچ عامل انفجاری در محل نیست، جز چند پوکه خالی که بیش از 6 تا 7 سال است که در قفسهی نمایشگاه قرار داشته و از آن به عنوان گلدان استفاده میشد و سالها در معرض نمایش عمومی بود، چه چیز دیگری غیر از بمب میتوانست چنین انفجار مهیبی را رقم بزند؟!
آیا چه چیزی غیر از بمب میتواند گودالی چنین عمیق را در دل زمین به وجود آورد؟! قطعا موشک که از آسمان نیامده است!!!
... و البته دهها پرسسش دیگر...
بچههای کانون ایمان دارند که حادثه چیزی جز بمبگذاری نیست و گرنه روی آن تاکید نمیکردند. تازه این همه تاکید دارند و مسئولین ما این دست و دست میکنند و هر کدامشان چیزی میگوید.
بله درست است.... گذشته نشان داده است که حتما باید یک هنرپیشهی درجه 2 مانند خانم پ. گ باشی تا صدا و سیما یک هفته برایت بنالد و برخیها هم شهیدت بخوانند؟!
گیریم که بمبی در کار نبوده است و بعضیها درست میگویند، اگر راست میگویند، چرا یک مصاحبه، فقط یک مصاحبه با آقای انجوینژاد انجام ندادند؟! شاید با صحبتهای او، کنه قضیه برای مردم روشن میشد و تمام این تشویشها هم برطرف میگردید!. وقتی وی مصرانه میگوید این حادثه بمبگذاری بوده و پای حرفش هم ایستاده، دیگر چه حرفی باقی میماند؟! حتما باید فلان هنرپیشه و فلان... باشی، تا هزار جور ناله برایت بزنند و هزار تا مصاحبه با خانواده و فک و فامیل و بقال و کفاش و قصاب محلهات هم انجام دهند و ثابت کنند که طرف مثلا این قدر بار زیر ابرویش را هم برداشته!!!!
چرا صدا وسیمای ما باید ساعتها بعد از دشمن!!!! این خبر را منتشر کند؟! این که آقای انجوی نژاد روزگاری با آقای خاتمی موانست داشته که دلیل مطقی نمیشود برای ممنوعالمصاحبه و ممنوعالچهره بودن کسی که میتواند در این قضیه به زدودن تشویش اذهان عمومی کمک کند.
به نظر میرسد آن چه که سبب شده است تا بمبگذاری در حسینیهی سیدالشهداء شیراز، یک حادثهی طبیعی جلوه داده شود، ریشه در چند موضوع دارد:
1-سفر قریبالوقوع مقام معظم رهبری به استان فارس و تلاش مسئولین استانی برای آرامش استان
2-همگرایی و موانست حجهالاسلام والمسللمین جناب آقای انجوی نژاد با طیف خاتمی در برهههای اخیر
3-زیر سوال نرفتن برخی از کمکاریهای امنیتی در استان که نمونهای از این کمکاریها اغتشاش مردم شهر خفر در دور اول انتخابات شهرستان جهرم و برخی دیگر از شهرهای استان بود که خسارتهای میلیاردی به بار آورد.
4-عدم توانمندی مناسب بچههای اطلاعات استان در شناسایی عوامل حادثهزا. زیرا که هم در حادثههای انتخابات دور اول استان فارس و هم در این حادثه، هیات اطلاعاتی ویژه از تهران جهت پیگیری روند حادثه به کار گرفته شد.
5-عدم فرهنگسازی مناسب و سر در گمی رسانهی ملی در انتقال و ذکر برخی خبرها. برخی جریانهای ناچیز مانند فوت فلان هنرپیشه و یا فلان ... بزرگ نشان داده میشود و برخی حوادث فوت فلان عالم و یا حوادثی از این دست، در حد یک حادثهی طبیعی لحاظ میگردد.
6-عدم شناسایی عمومی و و نداشتن شناخت جمعی از طرف برخی داخلیها کمتر از دشمنان انقلاب اسلامی از عظمت کانون رهپویان وصال شیراز. این کانون بزرگترین تشکل مذهبی جهان است. اهداف و برنامهها و ساختار مدونی که این کانون دارد، در نوع خود کمنظیر و منحصر به فرد است.
7-بحث و بررسی و به چالش کشیدن مسایل بهائیت و وهابیت در شنبهشبها(انفجار هم در شنبه شب و در پایان نشست بود) در این کانون و اعلام تهدید از سوی پیروان فرقههای مذکور.
والله علیم خبیر +کورش زارعی بهجانی پنج شنبه 87 فروردین 29 9:52 صبح پیام
تو تنها اتفاقیست که نیفتادهست ()
|