سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در تو دو صفت است که خداوند آنها را دوست دارد: بردباری و تأنّی [رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ به مردی فرمود ـ]

  

 قصه اما سرخ!

خیمه

دختر

اسب

خیمه خونین

دختر دودا

اسب آشفته

فراتر

     زن

         شیون

فراتر

     خدا

         فریاد

خیمه حسرت

دختر ساکت

اسب یال‌کوب،

                  نارام

و همچنان

         قصه

            اما سرخ!

و همچنان

          قصه

             اما سبز!.


+کورش زارعی بهجانی دوشنبه 86 بهمن 8  9:26 عصر پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 باید برادران زنم را عوض کنم!

باید که شیوه‌ی سخنم را عوض کنم

شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

گاهی برای خواندن یک شعر لازم است

روزی سه بار انجمنم را عوض کنم

از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده‌ام

آنگه مسیر آمدنم را عوض کنم

در راه اگر به خانه‌ی یک دوست سر زدم

این‌بار شکل در زدنم را عوض کنم

وقتی چمن رسیده به اینجای شعر من

باید که قیچی چمنم را عوض کنم

پیراهنی به غیر غزل نیست در برم

گفتی که جامه ی کهنم را عوض کنم

دستی به جام باده و دستی به زلف یار

 پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم

شعرم اگر به ذوق تو باید عوض شود

باید تمام آن چه منم را عوض کنم

دیگر زمانه شاهد ابیات زیر نیست

وقتی که شیوه ی سخنم را عوض کنم

مرگا به من که با پر طاووس عالمی

یک موی گربه ی وطنم را عوض کنم

وقتی چراغ مه شکنم را شکسته‌اند

باید چراغ مه‌شکنم را عوض کنم

عمری به راه نوبت خودرو نشسته‌ام

امروز می‌روم لگنم را عوض کنم

تا شاید اتفاق نیفتد از این به بعد

روزی هزار بار فنرم را عوض کنم

با من برادران زنم خو ب نیستند

باید برادران زنم را عوض کنم

دارد قطار عمر کجا می‌برد مرا؟

یارب! عنایتی! ترنم را عوض کنم

 ور نه ز هول مرگ زمانی هزار بار

مجبور می‌شوم کفنم را عوض کنم

سروده: ناصر فیض

منبع: تبیان

 


+کورش زارعی بهجانی چهارشنبه 86 دی 19  7:58 صبح پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 روشندل و ماه

شب مهتابی بود. قرص ماه زیباتر از همیشه، درست در وسط دامان پر ستاره‌ی آسمان نشسته بود. روشندل دلش برای پرسه زدن شبانه‌اش تنگ شد. از خانه بیرون زد. دستی به پوست کشیده‌ی شب کشید و با نفسی عمیق، فضای دل‌انگیز شب مهتابی را در خلوت دلش ریخت. سر ذوق آمد، فریاد زد:

«دوستت دارم ماه!»

ماه قدری خیره‌تر به زمین نگریست تا صاحب این نجوای عاشقانه را بشناسد. این بار زمین روشن‌تر شد. ماه؛ روشندل را دید که سرش را به سمت آسمان گرفته و دست‌هایش را به طرف او بالا آورده است. یک لحظه ماه لرزید، نزدیک بود از آن بالا لیز بخورد و توی آغوش روشندل بیافتد. ماه از این حرکت خود کمی خجالت کشید. هرطوری بود خود را جمع و جور کرد و گفت:

«تو که مرا نمی‌بینی، چگونه دوستم می‌داری؟!»

روشندل در حالی که اشک در چشم‌هایش حلقه زده بود، گفت:

«ماه من! چه خوب شد که تو را نمی‌بینم، چون اگر تو را می‌دیدم، عاشق زیبایی‌ات می‌شدم اما اکنون که نمی‌بینمت، عاشق خودت هستم.»

بغض ماه ترکید و اشک‌های مهتابی‌اش توی فضا بیشتر و بیشتر پخش شد.

کم کم شب رو به پایان بود. ماه به روشندل گفت: «فردا با برادرم خورشید می‌آییم و در دو چشمان تو طلوع خواهیم کرد.»


+کورش زارعی بهجانی شنبه 86 دی 15  9:31 صبح پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 دعایی که آبروی آدم را می‌برد!!

قصه‌ی استجابت دعا سرِ درازی دارد .

اکنون یکی از عوامل موثر در این امر را برایتان بازگو می‌کنم.

ضرب المثل "من می‌گم نره تو می‌گی بدوش" رو که حتماً شنیدید؟!

وقتی دعا می‌کنیم حتما باید سعی کنیم این ضرب المثل میان ما و خدا برقرار نشود.

حتماً می‌پرسید یعنی چه؟

برایتان می‌گویم:

آنچه ما در دعاهای خود از خداوند درخواست می‌کنیم باید مطابق نظام تکوینی و تشریعی عالم باشد.

لذا خواسته‌هایی که از نظر تَکَوّن و یا شرع مقدس محال و ممنوعند، امکان اجابت نداشته و هرگز لباس وجود برخود نخواهند گرفت. از نظر ساختار این دنیا و نظام آفرینش که حرفه‌ای‌ها از آن به نظام تکوین یاد می‌کنند، امکان این که کُره‌ی ماه در درون یک تخم مرغ قرار گیرد وجود ندارد، و یا این که گاو نری دارای پستان پر از شیر شود، محال است.

حال اگر ما چهل شب نخوابیم و ضجّه بزنیم که خدایا پستان گاوم! را پرشیر کن، جا دارد که خدا در جوابتان بگوید: من می‌گم نره‌ تو می‌گی بدوش؟!!

خلاصه آن که ما اگر آبروی خود را دوست داریم، باید در خواسته‌ها و نیاز‌های خود بسیار مواظب باشیم تا دعایی نکنیم که مستجاب نشود که هیچ، نشانه‌ی بی‌خردی ما نیز باشد.

داستان مردی که خود را برای طلب فرزند به ضریح امامزاده‌ای بسته بود را شنیده‌اید؟

بعد از چهل روز ظریفی از از او پرسید تو اصلا ازدواج کرده‌ای؟

مرد گفت: نه!

ظریف گفت: بنده‌‌ی خدا تو اول برو ازدواج کن، آن گاه به طلب فرزند بیا!

فکر کنم نظام تکوین و موافقت و مخالفت با آن برایتان شیر فهم شده باشد. اما نظام تشریع: همان دین یا شریعت است که مجموعه‌ی قانون اساسی برای زندگی بشر بوده و مبیّن تکالیف و حدود اختیارات و آزادی‌های بشر است. پس هرکس آن را بپذیرد، باید به آن قوانین عمل کند و پای را بر آنچه برایش ممنوع شده، نگذارد. این امر شامل خواسته‌ها و دعاها هم می‌شود. لذا قانونگذار [که همان خداوند بلند مرتبه باشد] خواسته‌ای که معارض با این قوانین باشد را به اجابت نمی‌رساند. علت آن نیز پر واضح است که وقتی قانون با نگاهی متعالی و تیزبین برای سعادت فرد و جامعه تدوین گشته‌است،‌ خواسته‌ای مخالف آن، قطعاً به ضرر فرد و یا جامعه بوده و اجابت آن نقضی‌است به قانون از سوی خود قانون‌‌گذار که این کار با حکمت پروردگار سازگار نیست.

بنده حتی می‌خواهم بگویم درخواست چنین دعایی برای خودِ شخص نیز نوعی بی‌کلاسی‌ است. چون از بی‌خردی و دور بودن وی از حکمت، خبر می‌دهد ( مثل همان مردی که دنبال فرزند بود!.)

خلاصه آن که، ما که آبروی خود را دوست داریم، باید در بیان خواسته‌ها و نیازهای خود، بسیار مواظب باشیم تا دعایی نکنیم که، مستجاب نشود که هیچ، نشانه‌ی بی‌خردی ما نیز باشد.

 منبع: تبیان(با تغییر و اضافات)


+کورش زارعی بهجانی یکشنبه 86 دی 9  10:38 صبح پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 طرح عقد اخوت مجازی (اینترنتی) سیب صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

عید غدیر، عید ولایت مبارک باد.

طرح عقد اخوت مجازی (اینترنتی) سیب صبح

با همکاری سایت پارسی بلاگ و سایت بهجانی‌دات‌کام 

بسم الله الرحمن الرحیم

واخَیتُکَ فِی اللهِ وَ صافَیتُکَ فِی الله و صافَحتُکَ فِی الله و عاهَدتُ اللهَ وَ مَلآئِکَتَهُ وَ کُتُبَهُ وَ رُسُلَهُ وَ اَنبیآئَهُ وَالأئِمَةَ المَعصومینَ عَلَیهِمُ‌السَّلام عَلی اَنّی اِن کُنتُ مِن اَهلِ الجَنَّه وَالشَّفاعَه وَ اُذِنَ لی بِاَن اَدخُلَ الجَنَّه لا اَدخُلُهآ اِلاّ وَ اَنتَ مَعی (آن گاه برادر مومن بگوید) قَبِلتُ (پس بگوید) اَسقَطتُ عَنکَ جَمیعَ حُقُوقِ الأُخُوَّه ما خَلا الشَفاعَه وَالدُّعآءَ وَ الزِّیارَه.

با استعانت به الطاف خداوندی و با عنایت به سنت نبوی و همزمان با عید ولایت علوی؛ به یاد یادگار پیامبر اعظم(ص) که اصحاب خویش را به برادری خواند- و صد البته کسی جز مولایمان امیرالمومنین امام علی(ع) شایسته‌ی و هم‌شأن برادری با ایشان نبود- ما نیز چنین می‌کنیم تا تجدیدی باشد از آنچه در آسمان‌ها نیز مشهور است و ما تصمیم گرفته‌ایم در زمین نیز به استعاره و کنایه، جامعه‌ی مجازیمان را برادرانه باز بسازیم و بازگشاییم تا این جامعه‌ی علوی بدل به الگویی و حرکتی برای ترویج فرهنگ برادری، فداکاری و وفاداری گردد. شما نیز اگر مرد راهید، بسم الله.

به همین لحاظ نظر شما دوستان را به نکات زیر جلب می نماییم:

1- این اولین طرح عقد اخوت مجازی (اینترنتی) پارسی‌بلاگ می‌باشد که سیب صبح با همکاری سایت بهجانی دات کام و پارسی بلاگ به عنوان آغازگران این راه به شمار می‌روند.

2- این طرح نمادین، با تمسک به سنت پیامبر اسلام(ص)، برنامه‌ریزی شده و بیشتر جهت برادران عزیز پارسی‌بلاگی می‌باشد. اما از سایت‌ها و وبلاگ‌های دیگر هم کسانی که علاقمندانی که مایل و مشتاق به پیوستن و ثبت نام در این طرح هستند، می‌توانند در این زمینه اقدام نمایند.

3- زمان شروع این طرح، روز شنبه مورخ 8/10/86 (روز عید غدیر) و خاتمه‌ی آن پایان همان روز می‌باشد.

توجه داشته باشید که صیغه‌ی عقد اخوت از ابتدای روز شنبه مورخ 8/10/86 تا پایان همان روز (روز عید غدیر) می‌بایست خوانده شود.

امیداریم این طرح، موجبات رضایت و شادی قلب عالم امکان، فرزند برومند پیامبر اعظم(ع) و امام علی(ع)، امام عصر، حضرت حجه بن الحسن، حضرت امام مهدی(عج) را فراهم آورد و خود آن حضرت، شرکت کنندگان در طرح.را اجر کامل و بهره‌ی معنوی وافر عنایت فرماید. انشاالله تعالی.

 

با یک صلوات، برای ثبت نام در قسمت پیامک وبلاگ، آمادگی خویش را برای ایجاد پیوند برادری اعلام فرمایید.

با تشکر

سیب صبح


+کورش زارعی بهجانی یکشنبه 86 آذر 25  5:51 عصر پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 هرگز از مرگ نهراسیده‌ام!

هر وقت به یاد مرگ می‏افتم بیش از هر چیز دیگر به یاد خدا می‏افتم و از این که پس از ترک این جهان در آغوش نور قرار می‏گیرم و میهمان و جیره‏خوار خوان خداوندی می‏گردم، بی‌اندازه خوشحال می‏شوم و خداوند بزرگ را به خاطر این موهبت عظیم شکر و سپاس می‏گویم و فریاد بر می‏دارم:

خدایا! از تو ممنونم که مرگ را آفریدی تا به وسیله آن همچو عاشقی دلداده و دل از کف ربوده با حالتی مست و مدهوش در دامنت بیافتم و همچو کودکی کوچک به بلندای عظمتت بیاویزم و در جوارت به فراغت بال بیاسایم. خدایا! تو چقدر نازنینی که بنده‏ات را چنین به پیش خویش می‏خوانی و عظمتش می‏دهی و بزرگش می‏داری!

خدایا! از تو ممنون و شاکرم که به من آموختی که از مرگ نباید بترسم، از این باید بترسم که شایسته‏ی مرگ نباشم.

شعر زیر که مدت‌ها پیش سروده‌ام، سرود عاشقانه‌ی من است برای در آغوش گرفتن فرشته‌ی به ظاهر ترس‌آور قصه‌ها، مرگ!

 

آواز مرگ

آوازی مرا می خواند

از ته رویاهای تبّرک.

صف ایمان حقیرم امروز

انضباطی یافته است

از نفس سبز کولیها پر شده ام

در سمت درست کوه

خورشید صمیمی شده است

بلوطها می خندند

انجیرها زیبا شده اند

آدمهای عزیز چه خوب و معطر شده اند.

باغها در شوقند

سپیدار در رقص

تک درختان همه شان محترمند

ریشه هاشان در بی نهایت جاریست

آدم تنها تک درخت ماند!

سبز باشیم

مثل درخت!

به چرا فکر نکنیم

به چنین اندیشیم.

مرگ نزدیک است

زمزمه هایش از دل باد می آید.


+کورش زارعی بهجانی چهارشنبه 86 آذر 14  11:2 صبح پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 چه خوب کردی آمدی!

امروز یکی از شعرهای سال‌های تقریبا دور خود را برای شما دوستان نوشتم. باشد که مورد پسند شما خوبان قرار گیرد.

چه خوب کردی آمدی!

چه خوب کردی آمدی

ناز من!

راه ها

تیره ترین و بلند ترین شعرهای بودن

شده بودند.

و چشم های خسته ام

دوردست ترین منظره ها را

می پایید.

تا مگر نشان تو

آیتی باشد

برای تنهایی ام

و غمهای بلندم

که همه غزلهای مرا

تاریک ساخته بودند.

چه خوب کردی

آمدی

باغ دلم شکفت!.


+کورش زارعی بهجانی یکشنبه 86 آذر 11  3:24 عصر پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 با مردم نیکو سخن بگویید

 

«و قولوا للناس حسنا کما امرکم الله عزوجل؛ همانگونه که خداوند به شما فرمان داده است، با مردم به نیکویى سخن بگویید.»((1

آیه شریفه‌اى را که این فرمان در آن آمده است ذکر مى‌کنیم: «و اذ اخذنا میثاق بنى اسرائیل لاتعبدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذى القربى و الیتامى و المساکین و قولوا للناس حسنا و اقیموا الصلاة و اتوا الزکاة ثم تولیتم الا قلیلا و انتم معرضون. بقره/ 83»

«هنگامى که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز الله را نپرستید، به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و درماندگان نیکى کنید، با مردم به نیکویى سخن بگویید، نماز به پا دارید و زکات بپردازید - پس از این پیمان - جز تعداد انگشت شمارى از شما، پشت به پیمان کردید در حالى که از آن روى برتافتند

امام باقر علیه السلام فرمود: «قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم. فان الله یبغض اللعان السباب الطعان على المومنین، الفاحش المتفحش السائل الملحف، و یحب الحیى الحلیم العفیف المتعفف.»

«با مردم زیباتر و نیکوتر از آنچه که دوست دارید به شما بگویند، سخن بگویید، زیرا خداوند از کسى که در سخنانش دیگران را مرتب نفرین مى‌کند و ناسزا مى‌گوید و طعنه بر مومنان مى‌زند و زشت کردار و زشت گفتار است و به اصرار از دیگران چیزى طلب مى‌کند، بدش مى‌آید و از چنین کسى نفرت دارد. و در مقابل، فرد با حیا و بردبار و پاکدامن و پاک اندیش را دوست مى‌دارد.» (2)

و امام صادق علیه السلام هم فرمود: «قولوا للناس حسنا اى للناس کلهم، مومنهم و مخالفهم، اما المومنون فیبسط لهم وجهه، و اما المخاطفون فیلکمهم بالمداراه لاجتذابهم الى الایمان. فان ایسر من ذلک یکف شرورهم عن نفسه و عن اخوانه المومنین.»

«با همه مردم چه مومن و چه مخالف، به نیکویى سخن بگویید. اگر مخاطب شما مومن باشد از خوش گویى و خوش خویى شما چهره‌اش باز مى‌شود و خوشحال مى‌گردد و اما اگر مخاطب شما از مخالفان شما باشد، با مداراى در سخن، او را به سوى ایمان جذب مى‌کنید و اگر این هم نشد، کمترین حاصل نیکو سخن گفتن با مخالفان آن است که به این وسیله شر و بدى آنان را از خود و برادر مومن برطرف مى‌سازید (3)

 

پایین ‌نوشت‌ها:

1- نهج البلاغه، وصیت حضرت به امام حسن علیه السلام.

2- تفسیر برهان، ج1، ص 12.

3- بحار الانوار، ج 71، ص 341 .

منابع:

1-کتاب آخرین دیدار، نادر فضلی .

2-تبیان


+کورش زارعی بهجانی سه شنبه 86 آذر 6  12:16 عصر پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 لطیفه‏ای برای ظریفان!!!

ظریفی با عربی همراه شد. در آن اثنا از او  پرسید:  چه نام داری؟

گفت: مطر،  یعنی باران.

پرسید: کنیت تو چیست؟

گفت: ابوالغیث،  یعنی پدر باران.

پرسید: پدرت چه نام دارد؟  گفت:  فرات.

پرسید:  کنیت او چیست؟ گفت: ابوالفیض،  یعنی پدر آب روان.

پرسید:  نام مادرت چیست؟  گفت:  سحاب یعنی ابر.

 پرسید: کنیت او چیست؟ گفت: ام البحر،  یعنی مادر دریا.

گفت: برای خدا، لحظه ای باش تا زورقی پیدا کنم و گر نه در همراهی با تو غرق خواهم شد.

منابع:

1-لطایف اطوایف

2-تبیان


+کورش زارعی بهجانی شنبه 86 آذر 3  1:50 عصر پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

  

 میلاد مولای عشق مبارک باد

میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام آقا علی بن موسی الرضا علیه‏السلام بر عموم عاشقان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت، مبارک و مهنی باد.


+کورش زارعی بهجانی پنج شنبه 86 آذر 1  8:45 صبح پیام تو تنها اتفاقیست که نیفتاده‌ست ()  

<      1   2   3   4   5   >>   >

 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شفاعت دوستان فاطمه(س) از دیگران
زینب(سلام الله علیها) شاخه‏ای از درخت نبوت
عزراییل امروز مهمان خانه ی شماست!
سال نو و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سال 2010 سال مرگ اوباما و خواری مبارک
بیت های محرمیه
کربلا فرصت عاشقانه ی زمین است
سبز سرخ!
از تل زینبیه تا خیمه‏گاه یک دنیا معرفت
بین‏الحرمین قطعه‏ای از بهشت است.
[عناوین آرشیوشده]

امکانات

خانه

[ RSS ]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

 

در باره خودم

 

 نمایش تصویر در وضیعت عادی

کورش زارعی بهجانی
شهید شماره 14

لوگوی وبلاگ

 

پیوندهای روزانه

بهجانی دات کام [69]
بهجان نیوز [76]
[آرشیو(2)]

بازدیدهای وبلاگ

شنبه 103 آذر 3

امروز:   7   بازدید

دیروز:   104   بازدید

تعداد   284381   بازدید

لوگوی دوستان



لینک دوستان

همسفر مهتاب
آیه های انتظار
تکنولوژی کامپیوتر
رمز موفقیت
آدم و حوا
مقالات مشاوره و روانشناسی
کلک بهار
فلورانس مهربون
نگاهم برای تو
دم مسیحائی
مشاوره و مقالات روانشناسی
پله پله تا خدا
پیکان
صدای عدالت
تا ریشه هست جوانه باید زد
خلوت تنهایی
برگ نگاه
زیر آسمان خدا
یعسوب
سورفیلم
راز گشا
به خود آییم و بخواهیم
شهدای بهجان
کلبه احزان
سور فیلم
مرکز مجازی مهدویت
موعود
به سوی ظهور
شبکه اطلاع رسانی حضرت مهدی(عج)
طاووس بهشت
سایت رسمی مسجد مقدس جمکران
کانون انتظار
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
مرکز اطلاع رسانی امام مهدی ارواحنا
ابا صالح عجل ا...
نشریه ساعت صفر ویژه امام زمان(عج)
شیعه سرچ
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت(ع)
بهجانی دات کام
بندیر
بسوی اعتدال
عروسک کوکی
سایت علویون
بوی سیب
گنجهای معنوی
راز گل سرخ

آوای سیب صبح

آرشیو

اخبار
پیامبر و امام زمان(عج)
امام زمان(عج)
معصومین(ع)
زندگی و مرگ
عیدانه
ایام و اعیاد
مذهبی
اجتماعی
ادبی
طنز
قرآن کریم

جستجو در وبلاگ

 :جستجو

اشتراک

 

طراح قالب

sibesobh.parsiblog.com