. . . کفش کهنه، آهن کهنه، معدنی کهنه، آدم کهنه، میخـ . . . نه! نمیخریم!. تازگی را میخریم!، طراوت را میخریم، ایمان و عمل صالح را میخریم، تازه میشیم، نوی نو، لباس نو، اخلاق نو، احساس نو، ایمان نو و همه چیز نوی نو!. اون وقت میشینیم به انتظار!، به انتظار یه مهمون!، یه مهمون که خیلی عزیزه و ما خیلی خیلی دوستش داریم!
و آن گاه که تو بیایی، عاشقانه میسرایم:
چه خوب کردی آمدی
باغ دلم
شکفت.
السلام علیک یا صاحبالزمان عجلالله تعالی فرجهالشریف
. . .
«. . . آقای احمدینژاد!
من از شما یک تقاضا بیشتر ندارم و ان این که به عمو پورنگ بگویید که مرا هم در برنامهاش شرکت دهد. چون من این برنامه را خیلی دوست دارم.
با تشکر از عموپورنگ».
(نگویید که این جملات ربط به موضوع ندارد. صبر کنید ربطش میدهم.)
امام زمان(عج) را برای چی میخواهیم؟! هر وقت درد و رنج و مصیبتی داریم، هر وقت به مشکل برخورد میکنیم، هرگاه که . . . بله! هر وقت مشکل داریم، میرویم سراغ امام زمان(عج)! این حرف به اون معنا نیست که تو گرفتاریها از اون حضرت کمک نخواهیم، نه! بلکه حرف ما اینه که خدا وکیل شده یه بار فقط یه بار امام زمان(عج) را برای خودش بخواهیم؟! بگوییم آقا جان! چون دوستت داریم، چون عاشقت هستیم، چون دلمون برای دیدنت تنگ شده، میخواهیم که زودتر ظهور بفرمایی!.
در حقیقت امام زمان(عج) شده دستاویز و وسیلهای برای رسیدن به حوائج و خواستههای ریز و درشتمون!. در حالی که بایستی خواستهها و حوائجمون، پلی میشد برای رسیدن به حضرت!. اینجاست که جملات بالا ربط پیدا میکند. ما همیشه از امام زمان(عج) تقاضا و توقع داریم که به عموپورنگ خواستههامون برسیم!. تازه بعد هم که رسیدیم، دیگه الطاف حضرت را فراموش میکنیم و دیگه یادمون میرود که از مولا تشکر کنیم و یا از خود و یا از عموپورنگ خواستههامون متشکر میشویم!.
. . . بیاییم از این لحظه به بعد امام عزیزمون رو عاشقانه دوست بداریم و عاشقانه برای ظهورش دعا کنیم. درست مثل کسی که منتظره که عزیزترینش رو ببینه! کی از مولا عزیزتر و بهتر!
این الدواء الذنوب و تریاقالقلوب و ایصالالمحب الی المحبوب!
کجاست داروی گناهان و پادزهر جراحت قلبها و نشان دهندهی راه حق به سمت و سوی محبوب ازلی؟!
. . .
اللهم عجل لولیک الفرج
. . .
والسلام علیکم و رحمه الله +کورش زارعی بهجانی شنبه 86 شهریور 10 6:4 عصر پیام
تو تنها اتفاقیست که نیفتادهست ()
|